در نیمقرن گذشته، علیرغم پیشرفتهای قابل توجه در مدرنیته و توسعه شهری، موفق به ایجاد حتی یک شهر جدید و قابل سکونت نشدهایم.
به گزارش بنکر (Banker)، بسیاری از شهرهای تاریخی کشور نظیر شیراز، اصفهان و ری که سابقه پایتختی ایران را دارند، در شرایط نامناسبی قرار گرفتهاند.
چالشهای زیستمحیطی مکران
مکران بهعنوان یکی از گزینههای احتمالی برای انتقال پایتخت با سه چالش جدی زیستمحیطی مواجه است.
طی چند دهه گذشته، دولتهای مختلف مسئله انتقال پایتخت را بررسی کردهاند. در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، طرح «انتقال مرکز سیاسی-اداری کشور» پیشنهاد شد، ولی در نهایت به نتیجهای نرسید.
همچنین، دولت حسن روحانی تمرکز بیشتری بر مدیریت بحرانها در تهران داشت، بدون اینکه اقدام جدی برای انتقال پایتخت به عمل آید.
دولت ابراهیم رئیسی به تقسیم تهران پرداخت و به احتمال انتقال پایتخت به مکران پرداخت.
در حالیکه امکان نگرانیهایی از بابت تغییرات اقلیمی در آن منطقه وجود دارد. مطالعات نشان میدهند که به دلیل تغییرات آبوهوایی، احتمال غرق شدن مکران وجود دارد.
حسین مرادی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در این خصوص افزود: «منطقه مکران با سه چالش اساسی مواجه است: فرسایش سواحل، فعالیت کانونهای ریزگرد و تغییرات اقلیمی که شرایط زیستمحیطی را شکننده کرده و توسعه را محدود میکند.»
علاوه بر این، بر اساس مقالهای در نشریه محیط زیستی طبیعی، احتمال بالا آمدن سطح آب دریا در مکران در سناریوهای تغییر اقلیم وجود دارد.
انتقادات به انتقال پایتخت
حسین آخانی، اکولوژیست و استاد دانشگاه تهران، به این نکته اشاره کرد که در نیمقرن گذشته هیچ شهری به درستی ساخته نشده و شهرهای تاریخی را در شرایط ناپسند قرار دادهایم.
او همچنین به وضعیت بحرانها و چالشها در تحقیق و توسعه شهری پرداخته و عنوان کرد که اگر بخواهیم به پیشرفت برسیم، باید بهجای پیشنهاد انتقال پایتخت، به مدلهای مدیریتی مانند تقسیمکاری بیشتر میان استانها و منطقهها توجه کنیم.
به گفته آخانی، تفویض امور به مردم محلی توانایی دولت را برای مدیریت بهتر کشور بیشتر میکند و در عین حال به بهبود شرایط زیستمحیطی نیز کمک میکند.
تصمیمات بدون برنامه باعث ویرانی این مملکت شده :۱ـازنظرنظامی به هیچ وجه نباید پایتخت درمرز که نه نزدیک مرز باشد چون بایک حمله کوچک کشور سقوط می کند۲ـازنظر گرما ومصرف انرژی وحشت ناک است وهشت مادرسال گرم است وطاقت فرسا یعنی هشت ماه درسال کولرگازی با مصرف سرسام آور که باید یارانه برق داده شود ۳- از نظر زیست محیطی دوازده ماه سال خاک میبارد (
مادراین مناطق زندگی کردیم ) ۴-این منطقه قراربود پایانه نفتی بشود خوب و عالی چون شرکت نفت توان دادن حقوق به پرسنلی که آنجازندگی می کنندرا دارد ولی تصور کنید به کل کارمندان دولت بخواهید حقوق وبدی آب و هوا بدهید چه می شود فاجعه کسری بودجه. آب دریای عمان را بکشید درمرکز کشور مثل یزد وآنجا را بکنید پایتخت سیاسی نکته فقط با تمرکز زدایی می شود کشور را اداره کرد مثلاً شمال به علت اینکه دوازده ماه سال سرسبز است بشود پایتخت کشاورزی و دامپروری (در امور گاوداری وچای وبرنج )و صنایع مربوط به آن تبریز و اصفهان و مشهد و تهران واراک که پایتخت های صنعتی هستند ومشکلشون حله لرستان و کرمانشاه و ایلام بشوند پایتخت کشاورزی و دامپروری (در امور گندم و حبوبات وپرورش گوسفند)که دیگه به هیچ وجه گوشت وارد نکنیم به نظر من بهترین راه کار انتقال کارخانه ها به استانهای که بیشترین نفرات کارخانه زادگاهشان همان استان است مثلاً کارخانه ساخت دیزل ژنراتور درتهران نود درصد پرسنلش از استان لرستان هستند بیایم زیرساختهای مربوط به این کارخانه رادر لرستان ایجاد کنیم و کارخانه را از تهران به لرستان منتقل کنیم این کار را می توان طی سالیان طولانی انجام دهیم و بیایم از کارخانه های فرسوده شروع کنیم مثلاً مجوز بازسازی به فلان کارخانه بشرط جابه جایی از تهران به استانی دیگر داده می شود و از انتقال کارخانه ازتهران به استانهای بزرگ مانند مشهد ،تبریز ،اصفهان وشهرهای صنعتی جلوگیری شود تا مهاجرت معکوس صورت بگیرد و تهران نفس بکشد ومردم هم برای رفتن به شهرهای خودشون همیشه درحال مسافرت نباشند اصلا این همه سرمایه در شهری مثل تهران بایک حمله و بمباران تمام سرمایه کشور نابود می شود بعد کشوری با این همه سرمایه من نمیدانم خانه آپارتمانی یعنی چه؟ خانه ها اصلا باید از آپارتمانی همه ویلابشوند این آدم تلنبار کردن روهمدیگه یعنی چی؟نکته مهم ومهم ومهم با این وضع فاجعه بار اقتصادی مگر اینکار امکانپذیر هست؟!