برای مثال دیدیم که رئیس کل بانک مرکزی در تلویزیون حاضر شد و گفت من مخالف عرضه ارز ۴۲۰۰ تومانی بودم و کماکان هم مخالف ادامه این طرح هستم اما بهدلیل تبعیت از دستورات رئیسجمهوری تا بهحال این مسئله اجرا شده و حرفی نمیزنم. این مسئله بسیار دردناک است که رئیس بانک مرکزی نمیتواند مستقلا تصمیم بگیرد و مجبور است تحت تاثیر سیاستمداران کشور برنامهریزی کند.
بانک مرکزی باوجود اشراف بر محدودیتهای دستیابی کشور به منابع ارزی و موانعی که در این راه وجود دارد، مجبور شده ارزی را که بهسختی توانسته وارد کشور کند، به قیمت ۴۲۰۰ تومان به برخی واردکنندگان ارائه کند. از طرفی هم این نهاد میداند که بخش عمدهای از این ارز در جای مناسب و برای هدف مناسب هزینه نمیشود و یکی از عوامل مهم دامن زدن به فساد اقتصادی است. رئیس کل بانک مرکزی بهخوبی میداند که در پی اجرای چنین طرحی، مجموعه تحت مدیریتش تبدیل به عامل تشدید فساد و گسترش رانتخواری و از سوی دیگر گرانیهای بیسابقه شده است.
با این وجود متاسفانه میبینیم که آقای همتی باز هم میگویند ما تابع دستورات ریاستجمهوری هستیم و سیاستهای دولت را عملی میکنند. در کشورهای توسعه یافته معمولا انتخاب روسای بانک مرکزی ازسوی دولتها انجام نمیشود. حتی در کشورهای توسعهنیافته هم میبینیم که نحوه عزل و نصب رئیس بانک مرکزی بهگونهای است که موجب شده بانک مرکزی آن کشور از استقلال نسبی برخوردار باشد. تنها در این صورت است که رئیس این نهاد اقتصادی خواهد توانست در برابر رئیس دولت از سیاستهای بانک مرکزی دفاع کارشناسانه کرده و در مقابل زیادهخواهیهای وزارتخانهها و... ایستادگی کند.
بانک مرکزی باید بتواند با اهم و فیالاهم نیازها و اولویتهای جامعه سیاستهای خود را تنظیم کند، نه اینکه براساس خواست سیاسیون و با هر فشار و دستوری رویه کارشناسی شده خود را تغییر دهد. البته معنای استقلال بانک مرکزی این نیست که در مقابل روسایجمهوری بایستد، بلکه به این معناست که باید رئیس این نهاد بتواند روی نظرات و سیاستهای کارشناسانه مجموعه تحت مدیریتش پافشاری کند. این امر نیز میسر نخواهد شد؛ مگر اینکه نظرات رئیس بانک مرکزی برآیندی از آرای کارشناسان برتر اقتصادی باشد، نه اینکه برمبنای خوشایند جناحهای سیاسی مختلف که قرار است قدرت را در دست بگیرند عمل و تصمیمگیری کند.
نمیتوان انتظار داشت زمانی که رئیس بانک مرکزی در یک سال چندین بار نظراتش را تغییر میدهد و به دلخواه جریانهای سیاسی عمل میکند، کشور به رونق اقتصادی برسد و مشکلات این حوزه نیز حل شود. از طرفی هم میبینیم که بانک مرکزی دچار تشتت آرا شده و به همین دلیل است که نمیتواند از مواضع خود در برابر مقامات دولتی دفاع کند، زیرا همانطور که اشاره شد تصمیمات و سیاستگذاریهای بانک مرکزی ریشه در مطالعه و پژوهشهای کارشناسانه ندارد، بلکه با تکیه بر امیال جناحهای سیاسی و خصوصا دولت اتخاذ شده است.
*یوسف کاووسی - تحلیلگر اقتصادی