به گزارش بنکر (Banker)، فرضا در شهر تهران با توجه به اینکه میانگین قیمت یک مترمربع زیربنای مسکونی به 13.5میلیون تومان رسیده، چنانچه یک زوج بخواهند یک آپارتمان 70متری در مناطق میانی شهر خریداری کند باید 945میلیون تومان بپردازند که وام 240میلیون تومانی مسکن کمتر از یکچهارم آن را پوشش میدهد. البته برای دریافت این وام باید 18.5میلیون تومان نیز صرف خرید اوراق شود عملا مبلغ خالص تسهیلات دریافتی زوجین تهران به 221میلیون و 500هزار تومان میرسد که فقط معادل 23.4درصد از ارزش این آپارتمان 70متری است.
گفتاردرمانی
حسام عقبایی، نایبرئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران میگوید: افزایش وام مسکن در شورای پول و اعتبار نوعی گفتاردرمانی در بازار مسکن است که البته ثمرهای هم درپی نخواهد داشت زیرا این وام حتی با 2برابر شدن نیز نمیتواند قدرت خرید متقاضیان را در مقابل جهش قیمت مسکن ترمیم کند. حسام عقبایی میافزاید: بانک مسکن در سال1385 معادل 15میلیون تومان تسهیلات خرید مسکن میپرداخت که در آن دوره 47درصد قیمت یک آپارتمان متوسط در شهر تهران را پوشش میداد، اما به سبب رشد نامتوازن و نامتناسب مبلغ تسهیلات در برابر رشد قیمت مسکن، امروز وضع بهجایی رسیده که باوجود افزایش 100درصدی رقم وام و رسیدن آن به 240میلیون تومان، تسهیلات پرداختی فقط کفاف 20درصد ارزش چنین آپارتمانی را میدهد.
لزوم تجدیدنظر
نایبرئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران با تأکید بر اینکه افزایش فعلی تسهیلات حوزه مسکن در مناسبات بازار تغییری ایجاد نمیکند، میگوید: مشکل دیگر این است که با عقبماندگی درآمد و حقوق از رشد قیمت مسکن در طول سالیان گذشته، بازپرداخت اقساط این تسهیلات نسبت به گذشته سختتر و سنگینتر شده و حالا بخش عمده متقاضیان مسکن قادر به بازپرداخت اقساط سنگین وامهای جدید نیستند. عقبایی، محدود بودن تعداد وامهای مسکن، بالا بودن نرخ سود و کوتاه بودن دوره بازپرداخت را از ایرادهای کلیدی تسهیلات مسکن در ایران میداند و میافزاید: در ایران فقط یک بانک مسئولیت پرداخت وام مسکن را پذیرفته و در حد توان و منابع این کار را انجام میدهد و مابقی بانکها علاقهای به پرداخت این تسهیلات ندارند. از سوی دیگر دوره بازپرداخت این تسهیلات که فعلا 12سال است، باعث شده اقساط ماهانه آن بهشدت سنگین باشد و کمتر کسی بتواند از عهده بازپرداخت آن برآید ضمن اینکه بهواسطه نرخ سود بالای وام مسکن، هراندازه دوره بازپرداخت طولانی شود، سود پرداختی متقاضی نیز به طرز چشمگیری رشد میکند؛ ازاینرو اصلاح این 3 ایراد برای کارآمد کردن تسهیلات مسکن، امری ناگزیر است.
افزایش دستمزد مقدم بر افزایش وام
ناکارآمدی تسهیلات مسکن برای خانهدار کردن متقاضیان مصرفی این بازار کاملا مشهود است ؛ چنانکه دبیر کانون سراسری انبوهسازان هم معتقد است: اگر دولت عزمی برای افزایش قدرت خرید متقاضیان و حل مشکلات حوزه مسکن دارد، ابتدا باید حقوق و دستمزدها را افزایش دهد و سپس با کاهش هزینههای تولید مسکن از طریق صنعتیسازی و استفاده از فناوریهای نوین زمینه را برای خانهدار کردن مردم فراهم آورد. فرشید پورحاجت با بیان اینکه در 50سال گذشته، بالا بردن قدرت خرید با افزایش سقف تسهیلات نتیجهبخش نبوده است، میگوید: قدرت خرید مسکن در شرایط فعلی بسیار نامناسبتر از دهه80 و اوایل دهه90 است و همین ناکارآمدی وام مسکن در تقویت قدرت خرید متقاضیان را اثبات میکند. او توجه به تولید مسکن را شاهراه حل مشکلات بازار مسکن میداند و معتقد است: حذف هرگونه هزینهای از حوزه تولید مسکن میتواند مستقیما فشار مالی وارد آمده به خریداران را کاهش دهد. بهگفته او، فعلا جمع هزینههای پرداختی از سوی سازندگان مسکن به دستگاههای خدماترسان دولتی و عمومی، به ازای هر مترمربع حدود 700هزار تومان است که نهایتا باید از جیب مصرفکننده پرداخت شود.
*حسام عقبایی، نایبرئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران: وام مسکن حتی با 2برابر شدن نیز نمیتواند قدرت خرید متقاضیان را در مقابل جهش قیمت ترمیم کند
*فرشید پورحاجت: قدرت خرید مسکن در شرایط فعلی بسیار نامناسبتر از دهه80 و اوایل دهه90 است و همین ناکارآمدی وام مسکن را در تقویت قدرت خرید متقاضیان اثبات میکند