برای رسیدن به ثبات یا کاهش نرخ ارز در بازار باید چندین عامل مهم را در نظر گرفت. نخست اینکه برای بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور، باید تعاملی بین بانک مرکزی، تجار، اتاق بازرگانی و وزارت صنعت، معدن و تجارت برقرار و این امر محقق شود.
موضوع دیگری که میتواند نرخ ارز را به ثبات برساند، بحث ثبت سفارشهایی است که در وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی مانده است. درحالحاضر روزانه قوانین جدیدی برای محدود کردن واردات وضع میشود که ارز برای موارد غیرتخصیص داده نشود.
اما در این بین، مشکلی که برای تجار ایجاد میشود، عدمتحقق تعهداتشان در بازارهای بینالمللی است و تاجران ایرانی به ناچار برای تامین نیازهای ارزی خود به بازار مراجعه و ارز را در بازار آزاد خریداری میکنند که همین امر موجب افزایش نرخ ارز هم میشود چراکه تقاضا در بازار بالا میرود و طبیعتا ارز هم گرانتر میشود.
بنابراین هرچه ثبت سفارشات در بانک مرکزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت سریعتر انجام شود، به تثبیت نرخ ارز کمک خواهد کرد. از سویی هم نباید برای صادرکنندگان هر روز قوانین مضاعف و جدیدی بگذاریم.
درحالحاضر، تجار نمیتوانند از ارز غیر استفاده کنند، در چنین شرایطی واردکننده باید چه کار کند تا هرچه سریعتر محصول مورد نظر را وارد کشور کند؟
برای مثال ما همین حالا ارز مسافری هم میفروشیم، این موارد باید بررسی شوند که آیا مگر مسافرتی هم انجام میشود که ارز مسافرتی فروخته میشود؟ چرا ما باید با وجود تمام مشکلاتی که در تامین ارز داریم و با حواله ارز را وارد کشور میکنیم، ۲۰۰۰هزار یورو به هر فردی که کارت ملی ارائه میکند، تخصیص دهیم؟ اصلا چرا باید چنین اتفاقی بیفتد که بدون اینکه افراد بلیت خارجی داشته باشند میتوانند با ارائه کارت ملی ارز مسافرتی بخرند.
این مسائل مشکلات اساسی برای اقتصاد ما ایجاد میکند چراکه صادرات و واردات را عقب انداختهایم و برای مثال ارز را در ازای ارائه کارت ملی به مردم میفروشیم.
مسئله دیگری که در این زمینه اهمیت دارد، بحث سرمایههایی است که به بازار سرمایه هجوم بردهاند و حالا که شاهد ریزش بورس هستیم، این تازهواردان به بازار سهام ممکن است دوباره به بازارهای موازی بازگردند که این امر هم به خودی خود خطرناک است و میتواند موجب بیثباتی در حوزههای مختلف اقتصادی شود. ما باید بازارهای موازی را متعادل با هم پیش میبردیم، جاییکه مثل بازار بورس ناگهان ۳۰۰درصد رشد پیدا کند، خود به خود جاذب سرمایه است و همین امر موجب میشود که سایر بازارها مانند بازار ارز هم بهدنبال بورس کشیده شوند.
ما به ناگاه یک بازار را بهدلیل تامین کسری بودجه حمایت میکنیم و سرمایهها به آن سمت سرازیر میشوند، ولی باید توجه داشته باشیم که این امر بر سایر بازارها تاثیر خواهد گذاشت و باید برای چنین شرایطی برنامهریزی داشته باشیم؛ چراکه اگر طبق برنامه و طرحی دقیق پیش نرود میتواند روی نرخ تورم نیز تاثیرات بسیار مخربی داشته باشد.
حال در نظر بگیرید که برای مثال بازار سرمایه با مشکل مواجه شود و مردم سهام خود را بفروشند و به سمت بازارهای گوناگونی از جمله ارز، مسکن و طلا بروند، چنین واکنشی قطعا موجب افزایش تقاضا و قیمتها خواهد شد. نکته دیگری که قابلتوجه است حرفهای نبودن سرمایهگذاران در بازارهای مختلف است که این امر نیز ممکن است ثبات در بازار را بر هم ریخته و نظام اقتصادی کشور را با مشکلات دیگری مواجه کند.
البته از جهت دیگر اگر چند ماه آینده را نیز تحمل کنیم با تغییر شرایط مواجه خواهیم بود، چراکه انتخابات امریکا در پیش است و ممکن است تغییراتی در بحث برجام ایجاد شود که بتواند گره از کار اقتصاد کشور باز کند.