نخستین مصاحبه فرزین در مقام رئیس بانک مرکزی با واکنش گسترده اقتصاددانان مواجه شد. بسیاری دلار ۲۸هزارو ۵۰۰ تومانی او را سیاستی مشابه دلار جهانگیری یا همان دلار چهارهزارو ۲۰۰ تومانی توصیف کردند و آن را دلار فرزین خواندند.
به گزارش بنکر (Banker)،برخی دیگر حرفهای محمود بهمنی، رئیس بانک مرکزی دولت احمدینژاد را یادآوری کردند که در تیر سال ۹۰ گفته بود «مردم منتظر دلار هزار تومانی باشند». همان کسی که در ۱۸ اردیبهشت ۹۱ وقتی دلار رکورد میشکست، به مهر گفت: «درباره کنترل بازار ارز و سکه به آنچه میخواستیم و مدنظر بود هنوز نرسیدهایم».
یک کارمند رفت و یک کارمند دیگر آمد!
علی چشمی، استادیار اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، در واکنش به نخستین مصاحبه رئیس جدید بانک مرکزی در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «یک کارمند رفت و یک کارمند دیگر آمد! شأن و جایگاه رئیس کل بانک مرکزی در دنیا بالاتر از این حرفهاست. رئیس کل باید کسی باشد که بتواند دو هدف اصلی بانک را به سیاستمداران تحمیل کند: هدف ثبات تولید و هدف کنترل تورم».
در به همان پاشنه میچرخد
محمد طبیبیان، دیگر اقتصاددان نیز با انتشار ویدئوی مصاحبه رئیس جدید بانک مرکزی در کانال تلگرامی خود نوشته است که در به همان پاشنه میچرخد و پرسیده که آیا این حرفها برایتان آشنا نیست؟ «فقط قیمت 28هزارو 500 را بردارید و قیمتهایی را که دولتهای قبل خواستند تثبیت کنند، قرار دهید. چند بار یک کار بیحاصل باید تکرار شود؟».
برخی کاربران هم نوشتهاند که دولت ابراهیم رئیسی یک سال در بوق و کرنا کرد که ارز چهارهزارو 200 تومانی دولت حسن روحانی رانت و فساد به بار آورده و موجب گسترش قاچاق و کمبود کالا در بازار شده است و ارز چهارهزارو 200 تومانی را حذف کرد و حالا قرار است دلار ۲۸هزارو ۵۰۰ تومانی را از آستین درآورد؟ و سپس پرسیدهاند این چرخه باطل تا چه زمانی ادامه دارد؟
بازار ارز به کجا میرسد؟
در مقابل برخی دیگر از اقتصاددانها موضعی متفاوت در برابر انتصاب جدید بانک مرکزی در پیش گرفتند. این دسته از اقتصاددانان میگویند محمدرضا فرزین نسبت به علی صالحآبادی گزینه شایستهتر و متخصصتری است و با قبول این پست در چنین شرایط حساسی دست به ریسک بزرگی زده است؛ بهویژه اینکه او یک مدیر کمحاشیه بوده و نسبت به سایر مدیران بانکی تلاش کرده تا عملکرد علمیتری داشته باشد.
بااینحال، آنها معتقد هستند تعویض رئیس بانک مرکزی کار زیادی از پیش نمیبرد و بازار ارز و سقوط ارزش ریال متأثر از شرایط دیگری است که مهمترین آن وضعیت سیاست خارجی ایران است.
رئیس بانک مرکزی بی اختیار است
مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز از این دسته اقتصاددانهاست. او به «شرق» توضیح میدهد: ریاست بانک مرکزی در ایران برخلاف سایر کشورهای جهان اختیارات چندانی ندارد و تعویض او چنانکه در گذشته هم شاهد بودیم، نمیتواند گره زیادی از اقتصاد کشور باز کند.
او در ادامه میگوید: البته نباید روی انتصاب فرد غیرمتخصصی مثل صالحآبادی چشم بست و خساراتی که اقتصاد کشور در زمان مدیریت او و با فرصتسوزیهای او متحمل شد، غیرقابل چشمپوشی است و در مجموع مدیران انتصابی دولت سیزدهم در این شرایط حساس اقتصادی، بسیار ناکارآمد عمل کردهاند و دولت و مجلس باید درباره این خسارات بزرگ به اقتصاد کشور، پاسخگو باشند.
این اقتصاددان درباره سیاست تثبیت ارز واردات کالاهای اساسی و ماشینآلات صنعتی با نرخ ۲۸هزارو ۵۰۰ تومان هم میگوید: من برخلاف طرفداران بازار آزاد اعتقاد دارم که دولت باید در چنین شرایط نامساعدی از اقشار محروم و کمدرآمد حمایت کند و منتقد حذف ارز چهارهزارو 200 تومانی بودم؛ چراکه شرایط اقتصاد کشور شرایط خاصی است و در این شرایط، نتیجه دنبالهروی ارز از بازار آزاد، آسیب شدید به اقشار محروم و لایههای فقیرتر اجتماع است.
افقه ادامه میدهد: درست است که ارز چندنرخی باعث تولید فساد میشود اما مردم محروم و توده مردم را نباید نادیده گرفت و آنها را رها کرد.
استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز همچنین تأکید میکند که گرفتاری اصلی اقتصاد کشور، سیاست خارجی است که دولت سیزدهم توفیقی در آن نداشته و برخلاف آنچه مدعی بود میتوان با وجود تحریم اقتصاد را اداره کرد، در عمل نتوانسته به این ادعای خود پایبند باشد.