برقراری ثبات نسبی در بازار ارز ایران درست از زمانی آغاز شد که حزب دموکرات پیروزی خود در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را جشن گرفت. در این اثنا و با قطعی شدن خروج ترامپ از کاخ ریاستجمهوری بیم و نگرانیها در خصوص وضعیت آتی اقتصاد ایران کمرنگ شد و مقامات داخلی و دولتمردان افق روشنتری را پیش روی کشور ترسیم کردند.
تغییر چهره سیاسی آمریکا از یک سو و پیشرفتهای اخیر در حوزه واکسیناسیون از سوی دیگر، نظام بینالملل را نیز دگرگون و آینده نظام سیاسی جهان را نسبت به قبل روشنتر کرده است. بنابراین تمام التهاباتی که در اقتصاد ایران (و حتی جهان) اثرگذار هستند، کمتر شده و به کاهش تقاضاهای اضافی و برقراری ثبات نسبی در بازار داراییها انجامیده است.
در این شرایط میتوان پی برد که نرخهای بالای ۳۰ هزار تومان برای دلار در اقتصاد ایران حبابی بیش نبوده که به واسطه شرایط خاص اقتصادی و سیاسی حادث شده بود. حال اما با تغییراتی که اتفاق افتاده، این حباب در حال تخلیه شدن است و دلار به نرخهای واقعی خود نزدیکتر شده است.
ضمن آنکه رییسجمهور جدید آمریکا و نظام جدیدی که بر سر کار میآید شعارهای متفاوتی همچون بازگشت به برجام و تعدیل تحریمها را یدک میکشد و این موضوع نیز نوید افزایش صادرات نفت و افزایش عرضه ارز در بازار را به ایران داده است.
با توسل به خوشبینیهایی که در خصوص آینده اقتصادی وجود دارد میتوان نسبت به حفظ ثبات قیمتی در ماههای پیشرو نیز امیدوار بود. در عین حال و بر اساس سیگنالهایی که در داخل صادر میشود دولت نیز موضعگیری کرده و دست به پیشبینی در خصوص نرخ ارز زده و به سقوط دلار به قیمتی کمتر از ۲۰ هزار تومان نیز امیدوار است.
بدیهی است پیشبینی دولت از نرخ ارز ریشه در نگاه خوشبینانهای دارد که در خصوص آینده اقتصادی (به واسطه تحولات سیاسی اخیر) و امیدواریها به بازگشت برجام و برقراری ثبات نسبی در بازار وجود دارد اما هر گونه بهبود در وضعیت اقتصادی با افزایش تقاضاهای جدید ارز برای واردات مواد اولیه و کالاهای موردنیاز کارخانهها و صنایع و حتی تقاضا برای سفرهای خارجی همراه خواهد بود. در عین حال به دلیل آنکه متوسط نرخ تورم در اقتصاد ایران از ۳۰ درصد بیشتر است، بازگشت دلار به زیر ۲۰ هزار تومان در یک دوره زمانی کوتاه امکانپذیر نخواهد بود.