هر روز خبرهای مختلفی از بانکها با افتخار به رسانهها برای بازنشر ارسال میشود؛ خبرهایی با این مضمون که فلان بانک در پروژه نفت و گاز یا پتروشیمی ورود کرده و درآن مشارکت دارد.
به گزارش بنکر (Banker)، این ورود به عرصه صنایع مادر و دولتی بهحدی برای بانکها افتخارآفرین شده که هر بانک سعی دارد برای ورود به این عرصه هرچند مخالف با نص صریح قانون بانکداری، گوی سبقت را از بانک دیگر برباید؛ بنابراین هر چه دسترسی بانک به پروژههای پتروشیمی و نفت و گاز بهواسطه رابطه بهتر با وزارت نفت بیشتر باشد بنگاهداری بانکها در این زمینه سهلالوصولتر است.
بهگفته مخالفان این روند، رقابت بانکها برای سرمایهگذاری مستقیم در صنایع مادر بهویژه نفت و گاز و پتروشیمی بهنوعی بنگاهداری است که با رسالت اصلی شبکه بانکی یعنی واسطهگری در جابهجایی پول منافات دارد. اما کارشناسان مدافع بنگاهداری بانکها معتقدند درآمدهای بانک از محل سپردههای مدتدار تامین میشود، اما پرداخت تسهیلات بانکها با دخالت بانک مرکزی با تعیین سقف سود وامهای بانکی محدود شده است. این موضوع موجب میشود باتوجه به تورم، بانک نتواند از طریق ارائه تسهیلات سود موردنظر خود را کسب کند؛ در نتیجه بانک نه دست بازی در تامین نقدینگی موردنیاز خود از سپردهها دارد و نه میتواند بازده درآمد حاصل از داراییهای خود را ارتقا دهد، بههمین دلیل مجبور خواهد بود برای سودآوری بیشتر بهطور مستقیم به حوزههای دیگر اقتصادی وارد شود.
بانکها از هدف اصلی خود دور شدهاند
عباسعلی حقانینسبت، کارشناس مسائل اقتصادی درباره ورود بانکها به سرمایهگذاری مستقیم در صنایع مادر نظیرپتروشیمیها به صمت گفت: بخش زیادی از اعتبار مشتریان بانکها در کشورهای پیشرفته، متکی به فرآیند اعتبارسنجی است که عوامل بسیاری بر آن اثرگذار هستند.
در ایران، زیرمجموعههای بانکها بهدلیل اینکه توسط بانک مدیریت میشوند، از رتبه اعتباری بالاتری برخوردارند و ریسک بازپرداخت تسهیلات آنها بسیار پایینتر است؛ در نتیجه بانک تمایل بیشتری به پرداخت وام به زیرمجموعههای خود یا سایر بانکها دارد.
وی با تاکید بر اینکه در برخی موارد ابربدهکاران نظام بانکی در ایران، زیرمجموعههای خود بانکها بودهاند، اظهار کرد: هدف از ارائه تسهیلات به کسبوکارها، ایجاد اشتغال است. آنچه در زیرمجموعههای بانکها نیز رخ میدهد تفاوت چندانی با مقصود دیگر کسبوکارها ندارد و تمامی آنها در نهایت به اشتغال ختم میشوند؛ از این رو میتوان گفت تفاوت چشمگیری در عملکرد کسبوکارها وجود ندارد، اما انحصار ایجادشده و پرداخت تسهیلات به زیرمجموعهها، زیانبار است.
زیرمجموعههای بانکها بهدلیل دسترسی سریعتر به نقدینگی، در بازار از توان بالاتری برای رقابت با دیگر کسبوکارها برخوردارند که این مزیت نه از روی فعالیتهای شرکت، بلکه بهدلیل رانتی است که در اختیار دارد.
رقابتی به زیان تولید
وی در پاسخ به این پرسش که آیا ورود بانک به صنایع مادر نظیر پتروشیمیها هم در راستای اشتغالزایی انجام میشود، گفت: خیر؛ ورود بانکها به صنایع مادر از جمله نفت، گاز و پتروشیمیها که در اصل جزو ثروت ملی هستند، در یک سال گذشته بسیار رایج شده است. این سرمایهگذاری مستقیم بانکها باعث شده شرکتهایی که صلاحیت ورود به کار در پروژههای عظیم پتروشیمی را دارند، در رقابت با بانکها از گردونه سرمایهگذاری حذف شوند. این موضوع بنگاهداری سیاه بانکها و صددرصد به زیان تولید است.
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه توضیح داد: صنایع بزرگی نظیر پتروشیمیها باید از انحصار سرمایهگذاران بانکی خارج شوند، زیرا بانکها با رانت ایجادشده در این زمینه به شرکتهای زیرمجموعه خود تسهیلات کلان میدهند و ریسک را برای این گروهها پایین میآورند. در صورتی که منابع بانکی باید در اختیار کنسرسیومهای تخصصی قرار گیرد تا سود حاصل از مشارکت باعث بهبود رشد اقتصادی در مقیاس کلان شود.
تخطی از وظیفه
وی ادامه داد: بنگاهداری بانکها در محدوده نظارتی تعیین شده، اگر در راستای بهینهسازی اجتماعی باشد و موجب رشد و توسعه سرمایهگذاری مولد و افزایش اشتغال شود، جای تقدیر دارد، اما در اقتصاد ایران، نهتنها این اتفاق رخ نداده، بلکه بانکها به موتور خلق پول تبدیل شدهاند.
حقانی نسب تاکید کرد: فلسفه سرمایهگذاری بانکها در پروژهها، تکمیل و توسعه زنجیره ارائه خدمات بانکی است و به همین منظور شرکتهای بیمهای، لیزینگی، صرافیها، PSPها و حتی تامین سرمایهها به کمک بانک میآیند.
سکوت معنادار بهارستاننشینان
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه خاطرنشان کرد: بانکها سپردههای مردم را در شرکتهای تابعه خود یا بازارهای سرمایهای سرمایهگذاری میکنند، این در حالی است که براساس سیاستهای ابلاغی وزارت اقتصاد، قرار است سرمایهگذاری بانکها در بازارهای غیرمولد ازجمله سکه، طلا و مسکن ممنوع شود؛ بنابراین اگر قرار باشد بانکها ناگهان به خروج از بازارهای موازی یا شرکتهای تحت پوشش خود ملزم شوند، عملا ورشکسته خواهند شد؛ بنابراین باید این الزام به خروج از فعالیتهای سوداگرانه تدریجی باشد.
حقانینسب افزود: طی سالهای اخیر بانکها نهتنها برای خروج از بنگاهداری هیچ اقدامی نکردهاند، بلکه با ورود به صنایع مادر نظیر پتروشیمی دامنه بنگاهداری خود را گسترش دادهاند. در این میان مجلس هم بهعنوان نهاد ناظر سکوت کرده است.
در چنین شرایطی باید کمیته تحقیق و تفحص مجلس وارد عمل شود و بر مصارف بانکها نظارت کند، اما بنا به دلایلی این کمیته همچنان سکوت اختیار کرده است.
وی در ادامه با اشاره به اهمیت نظارت بانک مرکزی بر عملکرد بانکها تصریح کرد: نکته مهم این است که نهادهای ناظر درباره ارائه تسهیلات بانکی به شرکتهای وابسته، همواره قوانین مختلفی را وضع کردهاند، اما بهدلیل ضعف ساختار همین نهادهای نظارتی و عملکرد ضعیف آنها، برخی میتوانند از قوانین تخطی کنند.
پدیده شبهپول
این کارشناس مسائل اقتصادی متذکر شد: ورود بانکها به صنایع مادر که شامل نفت، گاز و پتروشیمیهاست باعث میشود گردش پول در اقتصاد به کندی انجام گیرد و در نتیجه رشد اقتصادی محقق نشود. همچنین بنگاهداری بانکها باعث ایجاد شبهپول در ساختار اقتصاد شده که حاصلی جز تورم گسترده برای کشور نخواهد داشت.
لازم به ذکر است شبهپول ایجادشده در شبکه بانکی بهمراتب خطرناکتر از چاپ پول در اقتصاد است؛ بنابراین زمانی که بانکها به عرصه کلانی نظیر سرمایهگذاری در پتروشیمیها ورود میکنند عملا آفت خلق شبهپول را در مقیاس گسترده به همه زیرساختهای اقتصادی تزریق میکنند.
بنگاهها، تسهیلات تولیدکنندگان را بلعیدند
علی اسماعیلی، کارشناس مسائل اقتصادی درباره اثر بنگاهداری بانکها بهویژه در صنایع مادر بر اقتصاد به صمت گفت: اکنون که کمتر از ۳ ماه به پایان سال باقی مانده همچنان تولیدکنندگان در عطش تسهیلات میسوزند.
فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان داخلی کمترین انتظاری که از شبکه بانکی داشتند، تسهیل روند پرداخت تسهیلات بانکی به بخش تولید بوده، اما در کمال ناباوری، نهتنها خبری از تسهیل امور ازسوی نظام بانکی نیست، بلکه در ماههای اخیر همان اندک پرداخت تسهیلات برای امر تولید هم متوقف شده، اما آنچه همچنان رونق دارد پرداخت وامهای کلان بانکها به زیرمجموعههای خود و یکدیگر است.
بنگاهداری نظام بانکی همچون آفتی برجان تولید افتاده و باعث شده تولیدکنندگان واقعی در صف انتظار دریافت تسهیلات بانکی بمانند؛ از همین رو میتوان گفت بنگاهها بهدلیل ریسک پایین در عدم بازپرداخت وام، سهم تولیدکنندگان از تسهیلات بانکی را بلعیدهاند.
این کارشناس اقتصاد درباره عدم همکاری سیستم بانکی با تولیدکنندگان در جهت تسهیلاتدهی به آنها اظهار کرد: اکنون موضوع تامین مالی و دریافت تسهیلات به دغدغه اصلی تولیدکنندگان و کارآفرینان کشور تبدیل شده، زیرا اعطای تسهیلات از وظایف اصلی سیستم بانکی است، این در حالی است که در این زمینه کم کاریهای زیادی انجام شده است.
سرپیچی از قانون
اسماعیلی درباره نظارت مجلس بر عملکرد بانکها و چگونگی تسهیلاتدهی آنها به حوزههای مولد کشور، گفت: تخطی از قوانین در شبکه بانکی به قدری بالاست که بانکها صراحتا به نهادهای ناظر اعلام میکنند در بنگاهها بهویژه پتروشیمیها سهم دارند؛ بنابراین اگر سیستم بانکی تغییراتی را در روند فعالیت خود ایجاد نکند، باید مجلس و وزارت اقتصاد وارد عمل شوند و جلوی گسترش این تخلف آشکار در شبکه بانکی را بگیرند.
این کارشناس اقتصاد بیان کرد: در مجموع معتقدم مدیریت نقدینگی بانکها بهدرستی انجام نمیگیرد و نقدینگی در قالب وام به تولیدکنندگان پرداخت نمیشود، بلکه ازسوی بانکها در بازارهای سوداگری هزینه میشود.
همچنین بانکها در بسیاری از بنگاههای اقتصادی سهامدار هستند و هنوز نسبت به فروش املاک خود که نگهداری آنها خلاف قانون است، هیچ اقدام کارگشایی انجام ندادهاند.
وی تصریح کرد: برای تامین نقدینگی واحدهای تولیدی باید برنامهریزی دقیقی انجام و از روشهای درآمدی پایدار بهمنظور تامین سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی بهره گرفته شود.
برای تحقق این امر لازم است با جلوگیری از بنگاهداری بانکی منابع نقدی بانکها به تولید تزریق شود.
تشدید تورم
اسماعیلی بنگاهداری بانکی را عامل تشدید تورم دانست و گفت: محدودیتهای وامدهی، رفتار خانوار و شرکتها و محدودیتهای صاحبان پول از عوامل اصلی کاهش نقدینگی است.
در واقع با کنترل این سه اصل میتوانیم در برابر خلق پول و تورم بهصورت واقعی مقاومت کنیم، اما سیاستهای ناساز ازجمله بنگاهداری بانکها منجر به خلق این تورمهای لجام گسیخته میشود.
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه تصریح کرد: بنگاهداری بانکها در بخش کلان بهویژه در پتروشیمیها به خلق پول میانجامد و این خلق پول غیرواقعی عامل تشدیدکننده تورم است.
سخن پایانی
خلاف آنچه در نص صریح قانون بانکداری مبنی بر عدم بنگاهداری بانکها آمده، هماکنون اغلب بانکهای کشور بهدلیل ریسک پایین و سودآوری بالا به بنگاهداری روی آوردهاند، تا از این راه حاشیه سودی امن نصیب آنها شود؛ اما عمق فاجعه وقتی نمایان میشود که در خبرها میخوانیم حوزه ورود بانکها به صنایع مادر ازجمله پتروشیمیها رسیده، این در حالی است که بهگفته کارشناسان بنگاهداری در سطح کلان منجر به خلق شبهپول میشود که خطر آن برای اقتصاد از چاپ پول هم بیشتر است.
مریم غدیرپور