جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴

۱۴۰۴/۰۷/۱۶ ۱۰:۳۴

وقتی حذف ۴ صفر کارساز نمی شود

پيمان مولوی

با تصمیم مجلس رسما فرآیند حذف ۴صفر از پول ملی ایرانیان کلید خورد. مطابق این تصمیم تازه، زین پس ریال به عنوان پول ملی و قِران به عنوان پول خرد و جزیی این مکانیسم تازه، حیات خود را در اقتصاد تداوم می‌بخشد.

پول ملی ایران از جمله عجیب‌ترین پول‌های جهان محسوب می‌شود، چراکه پول خرد آن نه مانند همه نقاط جهان به صورت یک به ۱۰۰، بلکه در مقیاسی از یک به ۱۰ عرضه می‌شد.

در همه نقاط جهان یک واحد پولی مشخص وجود دارد و بعد واحدهای کوچک‌تر آن مقیاسی از یک به ۱۰۰محسوب می‌شد، مثلا یک دلار امریکا، معادل صد سنت محسوب می‌شد.

این مکانیسم در تصمیم جدید مجلس تغییر کرده و مقیاس پول ملی شامل ریال و قِران به صورت یک‌صدم محاسبه می‌شود. اما مهم‌تر از این تغییرات شکلی، پرسش اصلی، این است که این تغییرات در شاکله کلی اقتصاد ایران چه تاثیری دارد؟

درباره این تصمیم، دیدگاه‌های متفاوتی مطرح می‌شود. برخی آن را مقدمه اعمال برخی سیاست‌های پولی جدید قلمداد می‌کنند و گروهی دیگر از اقتصاددان‌ها و اقتصادخوانده‌ها هم آن را بی‌تاثیر دانسته و می‌گویند مقدم بر چنین تصمیماتی، اصلاحات بنیادی‌تری است که ابتدا باید آنها را محقق کرد.

برای اینکه موضوع بهتر درک شود با ذکر یک مثال ساده سعی می‌کنم به بحث ورود کنم. فرض کنید موتور و سیستم الکترونیکی خودروی فردی دچار اشکال شده است. اشکالی که نه تنها حرکت خودرو را مختل کرده، بلکه به دلیل اخلال در سامانه‌های الکترونیکی، بخش‌های مختلف خودرو هم از کار افتاده است!

اگر صاحب این خودرو به جای اصلاحات ساختاری و تعمیر موتور و سامانه‌های الکترونیکی، تنها برف پاک‌کن خودروی خود را تعویض کند، هرچند در ظاهر برای رفع معضل اقدامی کرده است، اما این اقدام عملا تاثیری در بهبود فنی و تعمیر کامل خودرو ندارد.

راهکار درست این است که ابتدا موتور و سامانه‌های الکترونیکی تعمیر و به روز‌آوری شوند تا از رهگذر این اقدام، سایر بخش‌های جزیی‌تر ماشین مانند برف پاک‌کن هم کار کند.

اقدام نمایندگان برای حدف ۴صفر از پول ملی ایرانیان مانند اقدام فردی است که جای تعمیر سامانه‌های الکترونیکی، برف پاک‌کن ماشینش را تعویض می‌کند. در این شرایط حتما نخستین اقدام نیست و موثر هم نخواهد بود.

حذف صفر به تنهایی فایده‌بخش نیست

اساسا حذف ۴صفر، ۶صفر یا حتی ۸صفر در اقتصاد ایران به تنهایی فایده‌بخش نیست.

اگر کمال درویش در ترکیه همسایه غربی ما دست به حذف صفرها زد قبل از آن، وضعیت تولید این کشور را سامان داد، معادله کسری بودجه، بی‌انضباطی‌های مالی و هزینه‌های زاید را حل کرد، همچنین موانع پیش روی توسعه روابط اقتصادی و تجاری ترکیه با سایر کشورها را از اقتصاد برداشت که بعد از این اصلاحات برای بهتر شدن سر و شکل اقتصاد هم دست به حذف صفر زد.

در اثر این اصلاحات، اقتصاد ترکیه وارد مدار جدیدی شد. در ایران اما از یک طرف با وجود تحریم‌های ثانویه امریکا، فعال‌سازی مکانیسم ماشه، تحریم‌های سازمان ملل و از سوی دیگر تهدیدات نظامی که غربی‌ها علیه ایران دارند، گمان نمی‌کنم با حدف صفرها بتوان بهبودی ایجاد کرد.

تاریخ نشان داده که به ازای کاهش درآمدهای نفتی ایران، شاهد افزایش حجم نقدینگی N۲ در اقتصادمان بودیم.

این روند طی سال‌های ۹۷ و ۹۸ باعث شده رکورد خلق نقدینگی ایران شکسته شود. رشد نقدینگی یعنی توسعه پایه پولی، تورم بیشتر، کاهش درآمدهای مردم و نهایتا فقر بیشتر.

سیستم در این شرایط چابکی و پویایی خود را از دست می‌دهد. برای چابک کردن سیستم باید بودجه‌های زاید حذف شود، برای حذف بودجه‌های زاید باید جدال‌های سیاسی، پایان یافته یا کاهش یابند. توجه داشته باشید که این روند اصلاحاتی بسیار دشوار است، چراکه بسیاری از طیف‌های سیاسی به این بودجه‌ها وابستگی داشته و برای حفاظت در این درآمدهای مفت از هیچ اقدامی فروگذار نیستند.

بسیاری از دولت‌ها به خاطر به هم خوردن تعادل، زیر بار این اصلاحات بودجه‌ای نمی‌روند، ادامه روند فعلی هم باعث رشد نقدینگی و رشد تورم می‌شود.

حتی اگر صفرها هم حذف شوند به دلیل تورم بالا، بلافاصله شرایط به وضع سابق باز می‌گردد، چراکه رشد نقدینگی و تورم بالا در اقتصاد نهادینه شده است. به عبارت روشن‌تر ۵ سال بعد از حذف صفرها دوباره به جای قبلی باز می‌گردیم.

برای عضویت در کانال بنکر کلیک کنید

دیدگاه‌ها

کلیه حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به بانکداران ۲۴ می باشد و استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع بلامانع است. طراحی: هشت بهشت